تحقیق شناخت درمانی

ساخت وبلاگ

شناخت درمانی هم نوعی رفتار درمانی است

شناخت ، در واقع "رفتار نهان" است،

رفتار نهان، رفتاری است که قابل مشاهده توسط دیگران نیست اما توسط خود فرد رفتار کننده قابل تشخیص است.

نمونه هایی از آن: مردم فکر می کنندبا خودشان حرف می زنند، مساله حل می کنند، خودشان را ارزشیابی می کنند، نقشه می ریزند، تخیل می کنند.

در شناخت درمانی، هدف، ایجاد تغییر در رفتار از راه تغییر الگوهای فکری، باورها و نگرش هاست. چرا که از نظر شناخت درمانی، فرایندهای شناختی، عوامل اصلی نگهدارنده رفتار هستند.

افراد بر حسب ادراکی که از رویدادها دارند، به آنها واکنش نشان می دهند و شناخت واسطه ی ادراک رویدادهاست.

شناختهای غلط، سبب اختلالات هیجانی می شود.

 

فصل هفدهم

1-شناخت درمانی را تعریف کنید.

شناخت درمانی بر این دو فرض استوار است:

1-افراد بر حسب ادراکی که از امور و رویدادها دارند به آنها واکنش نشان می دهند.

1-افراد بر حسب ادراکی که از امور و رویدادها دارند به آنها واکنش نشان می دهند.

2-شناخت های غلط سبب اختلالات هیجانی می شوند.

بنابراین از نظر شناخت درمانی، فرایندهای شناختی، عوامل اصلی نگهدارنده رفتار هستند.

هدف شناخت درمانی، ایجاد تغییر در فرایندهای شناختی افراد است.

و تغییر رفتار از راه تغییر الگوهای فکری، باورها، نگرش ها و عقایدشان صورت می گیرد.

 

2-رفتار شناختی را تعریف کنید.

شناخت = رفتار نهان = فقط توسط خود فرد رفتار کنند و قابل تشخیص است (فکر کردن یک رفتار نهان است)

رفتار آشکار = بوسیله دیگران قابل مشاهده است.

3-تغییر رفتار شناختی را تعریف کنید.

تغییر رفتار شناختی برای کمک به افراد برای تغییر رفتارهایی است که نام شناختی به آنها داده می شود.

و با شناسایی و تعریف عینی رفتارهای آماج (نامطلوب) بطوری که وقوع آن قابل پشت کردن باشد انجام می شود. فرد رفتار کننده، خودش، باید وقوع آن را شناسایی و ثبت کند.

نمونه های رفتار شناختی :

مردم فکر می کنند، با خودشان حرف می زنند، مساله حل می کنند، خودشان را ارزشیابی می کنند، نقشه می ریزند، تخیل می کنند.

رفتارهای شناختی آماج شامل فزونی رفتار و نقصان رفتارند.

1-رفتارهای شناختی فزون: شخص می خواهد از آنها دوری جوید مثل افکار پارانوئیدی، افکار خودکشی، اعتماد به نفس سطح پایین .

2-رفتارهای شناختی ناقص: فرد در آنها کاستی دارد و علاقمند به افزایش آنهاست:

خودکارآمدی، اعتماد به نفس، اظهار وجود.

روشهای تغییر رفتار شناختی (رفتار درمانی شناختی) (شناخت درمانی) را توضیح دهید.

1-بازسازی شناختی

2- آموزش مهارتهای مقبله ی شناختی

1-هدف : تغییر واصلاح الگوهای فکری غلط، روش اصلاح قرونی رفتار

2-هدف به درمانجو رفتارهای شناخت تازه ای را بیاموزد تا رفتارهای نامطلوب خود را جبران کند، روش تغییر نقصان رفتاری.

 

بازسازی شناختی را توضیح دهید.

افکار و رفتارهای شناختی منفی خود را شناسایی و از آنها خلاص یا با افکار مثبت تری جایگزین کنند.

افکار منفی : افکاری که پاسخهای هیجانی نامطلوب مثل اضطراب یا خشم تولید می کنند. یا رفتارهای مشکل زا یا عملکرد ضعیف به همراه می آورند.

مراحل :

1-شناسایی افکارو موقعیت های بروز

چه افکار آزارنده ای را تجربه می کند و در چه موقعیت هایی؟

2-شناسایی پاسخ هیجانی، خلق یا رفتار مشکل آفرینی که بدنبال به این افکار رخ می دهد.

3-جایگزین کردن با افکار منطقی تر و مثبت تر

به چالش کشیدن افکار منفی تا درستی افکارش را تحلیل کند و موقعیت را به گونه ای دیگر تفسیر کند.

مهمترین روش های شناخت درمانی :

1-درمان منطقی هیجان الیس،

2-شناخت درمانی یک،

3-آموزش به خود دستور دادن مایکنبام،

4-روش حل مساله

5-روش توقف فکر وپی

 

درمان منطقی – هیجان الیس

باید راه حل مشکلات بیماران را در موقعیت هایی که این مشکلات در آنها بروز می کند جستجو کرد نه گذشته دور آنها.

تغییر تاکید از گذشته به حال

کمک به افراد تا بر مشکلات هیجانیشان غلبه کنند. با کمک گرفتن از شیوه های منطقی فکری بین آنها به خودمان می گوییم و نحوه احساسمان رابطه نزدیکی وجود دارد.

به جای خودگویی های غیر منطقی ، از بیانات واقع بینانه تر استفاده کنند.

«گرچه موقعیت آزار دهنده است اما مصیبت بارن یست»

و کارهایی می تواند بکند که شرایط را بهبود بخشد.

تحلیل سه بخشی الیس C - B - A

A رویداد واقعی در زندگی (شکست عشقی)

B تفسیر غیر منطقی فرد از رویداد (دیگر هیچ چیز در زندگی او ارزش ندارد)

C آشفتگی و افسردگی

 

روش درمانی:

1-    متقاعد کردن درمانجو نسبت به اصول درمان منطقی هیجانی

2-    شناسایی اندیشه های غیر منطقی توسط درمانجو و با کمک بازخوردهای درمانگر

3-    مبارزه با اندیشه های غیر منطقی درمانجو و ارائه تقسیم منطقی تر

4-    جانشین کردن خودگویی های منطقی به جای غیر منطقی

5-    دادن تکالیف رفتاری، برای ایجاد واکنش های منطقی.

 

آنچه روش الیس را از سایر روشهای درمانی متمایز می کند:

تاکید بر نقش اصلی فرایند شناختی در اختلال بالینی و درمان آن

تاکید بر اینکه باورهای درمانجو غلط و غیر منطقی است.

 

شناخت درمانی یک

برای درمان افسردگی ابداع شد ولی برای سایر اختلالات هیجانی مثل نوروزهای اضطرابی، هستید، اختلالات و سوای، اختلالات روان تنی، خوبی ها، خودیاری برای زوجها.

افکار غلط و غیر منطقی علت اصلی مشکلات هیجانی است.

افکار غلط شامل :

1-استنباط دلبخواهی : نتیجه گیری بر اساس شواهد ناکافی

2-انتزاع انتخابی: تاکید بر یک جنبه کم اهمیت و نادیده گرفتن جبهه های فهم آن

3-تعمیم افراطی: نتیجه گیری کلی بر اساس شواهد اندک

4-بزرگ جلوه دادن رویدادهای به کوچک و کوچک جلوه دادن رویداد خوب بزرگ

5-مشخص کردن امور: تجارت نامطلوب

محتوای شناختی افراد افسرده: افکار منفی درباره خود، تجارت جاری یا دنیا، آینده، فرد دارای نقص، بی ارزش و ناکارآمد است.

 

مراحل درمانی یک:

1-    شناسایی افکار غلط و تصورات ناسازگارانه

2-    وارسی واقعیت یا فرضیه آزمایی

3-    وقتی درمانجو متوجه شود افکارش غلط بوده است. یادگیری اندیشه هایش را خواهد آموخت.

 

1-    درمانجو از افکار خود آگاه می شود.

2-    می آموزند افکار نادرست و تحریف شده را شناسایی کنند.

3-    این افکار غلط با شناختهای دست تروعین تر جایگزین می شوند.

4-    باز خورد و تقویت درمانگر بخش مهمی از این فرایند است.

 

شباهت شناخت درمانی یک و درمان منطقی –هیجانی الیس :

هر دو در دهه 1950 ایجاد شدند

هر دو بر باورها و شناخت های ناسالم تاکید دارند.

یک والیس هر دو به روش پویایی روانی تربیت شده بودند.

هدف هر دو روش ایجاد الگوهای فکری منطقی و سازگارانه در درمانجو است.

ولی روش سبک به مقدار زیادی جنبه رفتاری دارد.

 

روش آموزش به خود دستور دادن ما یکنبام (MEICHENBAUM)

Self-instructional training

 

بر سخن گفتن با خود تاکید می کند.

شخص به خودش بگوید که در موقعیت های مختلف چه کاری انجام دهد.

مهمترین عنصر درمان او: تلقین مثبت به خود

سرچشمه های این روش :

1)درمان منطقی – هیجانی الیس و تاکید بر اینکه با خود سخن گفتن غیر منطقی علت آشفتگی هیجانی است.

2)مراحل تحولی زبان که طبق آن کودکان سخن گفتن درونی و کنترل کلامی – نمادی بر رفتار خود کسب می کنند.

بنا به باور لوریا، رفتار کودکان ابتدابوسیله گفتار و دستورات دیگران کنترل می شود، این گفتار درونی می شود، و خود شان رفتارشان را کنترل می کنند.

مراحل :

1-    تشخیص و آگاه شدن از افکار ناسازگارانه

2-    درمانگر رفتار مناسب با آموزشهای کلامی شامل دستور دادن به خود برای هدایت عملکرد و جملات تاکید بر خود کارآمدی را به درمانجو می آموزد.

3-    درمانجو در حالی که دستورات کلامی را با صدای بلند می گوید رفتار هدف را انجام می دهد و رفته رفته آنها را به طور درونی تکرار می کند .

 

مهمترین عنصر درمان او:

تلقین مثبت به خود است (آموزش دستورات شخص)

علاوه از روش آرمیدگی عضلانی و سایر روشهای تغییر رفتار هم استفاده می شود.

(بزرگسالان و کودکان فزونکار و گوشه گیر)

بخشی از روش او که جنبه پیشگیری دارد تا درمانی:

آموزش مصون سازی در مقابل استرس (مثلاً درمانجو در معرض شود که برقی یا فیلمهای وحشتناک قرار می گیرد).

مراحل :

1-    آماده شدن برای موقعیت استرس زا

2-    مقابله با و کنار آمدن با آن

3-    مقابله با تحریک شدن بوسیله موقعیت استرس زا

4-    تقویت خود پس از موفقیت در کنترل خود در حضور محرک استرس زا

روش حل مساله

(ماروین آر. گُلدفردی Goldfried)

باید به مراجعان راههای برخورد درست با موقعیتهای کلی را آموخت نه صرفاً راه حل های خاص برای مشکلات خاص (به جای کمک به درمانجو برای مقابله با تک تک مشکلات خود،به او روش کلی برخورد با مسایل مختلف را آموزش دهد).

 

مراحل :

1-    تشخیص موقعیت کلی (بتواند مشکلات را تشخیص دهد و متوجه باشد که باید با آنها به صورت نظامدار و معقول مواجه شدند به صورت تکانشی)

2-    تعریف مساله: مشکل را به دقت تعریف کند (تاریخچه مشکلو متغیرهای موثر بر آن)

3-    ایجاد راه حل های مختلف : (به روش بارش مغز همه راه حلهایی که به ذهن می رسد را بگوید) (کمیت مهم است). brainstorming

4-    تصمیم گیری : راه حل ها- بررسی شوند (کیفیت راه حلها مهم است) تعیین میزان سودمندی هر راه حل .

5-    تایید (این مرحله پس از اجرا کردن راه حل است، اگر راه حل موفقیت آمیز نبود مراحل حل مساله تکرار می شود.

 

روش توقف فکر واپی

Thouth stopping

(بطور ویژه در مورد افکار مربوط به مرگ، از دست دادن کنترل، خود خواربینی، شکست در عشق، پرخوری) (بیماران با افکار وسواسی)

1-از درمانجو خواسته می شود به افکار وسواسی خود بپردازد.

2-ناگهان درمانگر بر سر دارمانجو داد می زند "بس است" "این عمل بلافاصله به توقف درمانجو می انجامد.

پس از تکرار موفقیت آمیز، از درمانجو خواسته می شود خودش با گفتن "بس است" به این افکار خاتمه دهد. (ابتدا با صدای بلند، بعد بطور ناملفوظ )

 

1-    ابتدا درمانگر افکار آشکار درمانجو را متوقف می کند.

2-    درمانگر افکار نهان درمانجو را متوقف می کند.

3-    درمانجو افکار نهان خود را متوقف می کند.

4-    درمانجو بطور نهان (درونی) افکار نهان خود را متوقف می کند.

در صورتی که توقف فکر با عبارت "بس است" موفقیت آمیز نباشد، شوک برقی ناراحت کننده ای با "بس است" همراه می شود. (شرطی سازی بیزاری آور)

 

تبیین روش های شناخت درمانی با اصول روانشناسی رفتاری

ویژگی مشترک همه روش های شناخت درمانی را توضیح دهید.

مهمترین ویژگی همه روش های شناخت درمانی، بازسازی شناختی است.

بازسازی شناختی، به فنونی گفته می شود که هدف همه آنها تغییر الگوهای فکری غلط است.

فرض بنیادی روشهای شناخت درمانی را توضیح دهید.

افکار و خودگویی های منفی و الگوهای فکری غلط علت آشفتگی های هیجانی است .

 


برچسب‌ها: رفتار شناسی, تایپ تحقیق روانشناسی, تایپ پروژه های دانشگاه, تحقیق درمان تایپ آنلاین ، تایپ فوری و ارزان...
ما را در سایت تایپ آنلاین ، تایپ فوری و ارزان دنبال می کنید

برچسب : تحقیق,شناخت,درمانی, نویسنده : 7on-line-type3 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 6:40